هاتف علیمردانی: «ستاره بازی» در ادامه تجربههای من در سینما است/ سالها دغدغه کار اقتباسی داشتم
تاریخ انتشار: ۱۳ بهمن ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۸۷۵۸۷۸
نشست پرسش و پاسخ فیلم «ستاره بازی» به کارگردانی هاتف علیمردانی با حضور کارگردان، علی سرتیپی (تهیهکننده) و ملیسا ذاکری (بازیگر) با اجرای محمدرضا مقدسیان در مرکز همایشهای برج میلاد برگزار شد.
به گزارش خبرنگار برنا، هاتف علیمردانی، در ابتدای نشست گفت: ممنونم که در این شرایط سخت برای تماشای فیلم حضور داشتید و امیدوارم سلامت به کشور بازگردد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او درباره چرایی ساخت این فیلم توضیح داد: «ستاره بازی» در ادامه تجربههای من در سینما است. من سعی میکنم با شواهدی که رو به رو میشوم و با آنها زیست میکنم فیلم بسازم. این فیلم نیز مجموعهای از تجربیات من در این چند سال با چاشنی کمی رویاپردازی است.
این کارگردان درباره حضور در جشنواره و دلخوریهایی که در گذشته مطرح کرده بود، گفت: من سال 96 فیلم «آباجان» را در جشنواره داشتم و اعتقاد داشتم که در برخی از بخشها فیلم من نادیده گرفته شده و فقط درخواست کردم که قاعده بازی را بلد باشیم. به هرحال همواره گاهی درباره فیلمها اجحاف میشود و فارغ از تمام نقاط قوت و ضعف و دلزدگیها، جشنواره فیلم فجر تنها چراغ روشن امید این روزهای سینما در چنین شرایط غمیگینی است.
در ادامه سرتیپی درباره همکاری با علیمردانی برای تهیه فیلم «ستاره بازی» بیان کرد: من به عنوان پخشکننده و سرمایهگذار در فیلمهای قبلی هاتف علیمردانی حضور داشتم. بعد از خواندن این قصه فهمیدم که شرایط پیچیده و دشواری دارد. این کار شرایط تولید سختی داشت.
ذاکری درباره نقشآفرینی در کاراکتر «صبا» توضیح داد: این چهارمین همکاری من با هاتف علیمردانی است و در تمام کارهایی که کنار ایشان بودم تجربه کسب کردم و نقشهایم چالش برانگیز بوده است. صبا از شخصیت اصلی من بسیار دور بود اما امیدوارم که از نتیجه راضی باشید.
علیمردانی نیز درباره ساخت این فیلم گفت: در تمام سالها دغدغه کار اقتباسی را داشتم و دلم میخواست این تجربه را در کارنامهام داشته باشم. من با شخصیت «صبا» نسبت دوری داشتم و او را میشناختم، زمانیکه پای درد و دل مادر او نشستم و صداهای شخصیت اصلی را میشنیدم با آن درگیر و برای ساختش ترغیب شدم. مهاجرت ترومای بسیار وحشتناکی است و به نظر من مثل مرگ عزیز میماند. اگر قرار است از سرزمینمان برویم باید بدانیم نقطه موعودمان کجا است و چرا به آنجا میرویم.
ذاکری درباره نقشآفرینی در کاراکتر «صبا» توضیح داد: این چهارمین همکاری من با هاتف علیمردانی است و در تمام کارهایی که کنار ایشان بودم تجربه کسب کردم و نقشهایم چالش برانگیز بوده است. صبا از شخصیت اصلی من بسیار دور بود اما امیدوارم که از نتیجه راضی باشید.
علیمردانی نیز درباره ساخت این فیلم گفت: در تمام سالها دغدغه کار اقتباسی را داشتم و دلم میخواست این تجربه را در کارنامهام داشته باشم. من با شخصیت «صبا» نسبت دوری داشتم و او را میشناختم، زمانیکه پای درد و دل مادر او نشستم و صداهای شخصیت اصلی را میشنیدم با آن درگیر و برای ساختش ترغیب شدم. مهاجرت ترومای بسیار وحشتناکی است و به نظر من مثل مرگ عزیز میماند. اگر قرار است از سرزمینمان برویم باید بدانیم نقطه موعودمان کجا است و چرا به آنجا میرویم.
شبنم مقدمی نیز ارتباط تلفنی برقرار کرد و درباره حضور در این فیلم گفت: این سومین تجربه همکاری من با هاتف علیمردانی است. من نگاه او را به مسائل اجتماعی میپسندم و بدون اتکا به هیچ جریانی در سینما روی پای خود ایستاده است. علیمردانی از آن دست بازیگرانی است که تعامل با او به راحتی اتفاق میافتد.
او ضمن عذرخواهی بابت عدم حضور در نشست به دلیل فیلمبرداری، درباره نقش مادر در این فیلم توضیح داد: من انواع و اقسام مادرها را بازی کردم. اما در این شخصیت یک ناچاری و ناگریزی دیدم. این شخصیت مهاجر موفقی نبود و از این مبحث لطمه دیده بود. مهاجرت دومین سونامی است که میتواند وجود آدمی را به لرزه درآورد که این زن در فیلم دچار آن شد.
او ادامه داد: با راهنماییهای کارگردان و بررسی فیلمنامه المانهایی را به نقش اضافه کردم تا درنهایت شخصیتی شد که در فیلم دیدید و امیدوارم که نتیجه کار راضی کننده باشد.
علیمردانی نیز درباره حضور شبنم مقدمی گفت: شبنم مقدمی از آن دست بازیگرانی است که هر کارگردانی آرزوی همکاری با او را دارد. ما به دلیل پاندمی پنج ماه بعد بعضی پلانها را فیلمبرداری کردیم و حفظ راکورد برای بازیگران سخت بود و صمیمانه از آنها قدردانم.
او گفت: سعه صدری که علی سرتیپی برای ساخت این فیلم کردند را هیچ تهیهکنندهای نمیکرد. ضمن این که سرتیپی از هیچ کمکی دریغ نمیکرد و به فکر برگشت سرمایه نبود. اتفاق خوب هم برای ما حضور مایکل مدسن در این فیلم بود.
علیمردانی با بیان اینکه من به عنوان یک فیلمساز اجتماعی مسیری هموار را در ذهن خود تعریف میکنم، افزود: اما گاهی پیش میآید که پازلها را پشت هم نمیچینم. من برپایه یک داستان واقعی این فیلم را ساختم و در فضای ناتورالیستی اتفاق تصادف برای دختر 19 ساله فاجعهای بسیار بزرگ است. پدرش به من گفت امیدوارم بعد از این فیلم کسی به درد صبا دچار نشود.
او ادامه داد: چهار روز مانده به جشنواره فیلم فجر پارسال کار فیلمبرداری این فیلم تمام شد؛ اما به دلیل پاندمی ما نتوانستیم سکانسهای جامانده را فیلمبرداری کنیم و از آنجایی که این فیلم مثل بوم نقاشی است کمی کار پیچیده بود.
سرتیپی نیز گفت: به دلیل شرایط خاصی که سرمای شدید آن کشور و هزینههای بالایش داشت؛ حدود یک ماه سکانسهای داخلیمان را بازسازی کردیم و این کاری بسیار سخت بود. تلاشمان این بود که بتوانیم بهترین کار ممکن را ارائه دهیم.
منبع: خبرگزاری برنا
کلیدواژه: ستاره بازی هاتف علیمردانی ساخت این فیلم شخصیت اصلی ستاره بازی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۸۷۵۸۷۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پیغام شهاب زاهدی از ژاپن برای یک نفر: عیسی گل بزن!
به گزارش "ورزش سه"، یکی از نقل و انتقالات عجیب لیگ ایران در پنجره زمستانی برای شهاب زاهدی و پرسپولیس شکل گرفت. مهاجم پرسپولیس که از حیث آماری شرایط خوبی را در این تیم دنبال میکرد و یکی از مدعیان کفش طلای این فصل محسوب میشد، در پنجره زمستانی تصمیم به جدایی از سرخپوشان گرفت و راهی لیگ ژاپن شد. آویسپا فوکوئوکا که پیش از این تیمی ناشناخته برای ایرانیها در لیگ ژاپن شناخته میشد این روزها اما به واسطه عملکرد شهاب زاهدی و گلهای پیاپی او در صدر اخبار ورزشی ایران قرار دارد. نمایش خیره کننده او در بازی آخر و گلی 70 متری باعث شد تا دقایقی با او به گفتوگو بپردازیم.
این روزها نام تو بار دیگر بر سر زبانها افتاده و گلهایی میزنی که هواداران پرسپولیس انتظار زدن آن در دوران حضورت در این تیم را میکشیدند.
والله، درست میگویید اما چند گلی که برای پرسپولیس زدم فکر کنم گلهای خوبی بود و اگر تعدادش کم بود به عوامل زیادی بستگی داشت. کدام مهاجمی است که دوست نداشته باشد گل بزند مخصوصا تیمی که در آن از بچگی رشد کرده و به آن تعلق خاطر دارد. اما یکسری فاکتورها بستگی دارد. مسائل سختابزاری خیلی تاثیرگذار است. شما باید در شرایط خوبی تمرین کنید و در ایران شرایط متفاوت است.
اما هنوز این سوال وجود دارد که چه شد آویسپا فوکوئوکا را بهعنوان مقصد خودت انتخاب کردی؟
دلیل انتخاب این تیم بود چیزی جز پیشرفت نبوده و خدا را شکر که در چند هفته اخیر نشانههایی داشته و نیت من مشخص شده. هم برای خودم و هم کسانی که فوتبال را دنبال میکنند بعد از عملکردی که داشتم این موضوع و دلیل انتخابم مشخص شده است. خودم وقتی اینجا آمدم متوجه شدم، از زمان حضورم در اوکراین که شاید چهار سال باشد، این تیم مرا رصد میکرد اما هیچ وقت شرایط فراهم نشد. دلیل آن هم این بوده که هیچ وقت گزینه اول آنها نبودم و روی من بهعنوان گزینه دوم نظر داشتند. اما اکنون شرایط فراهم شده و وقتی آمدم آنها هم گفتند چند سالی است که عملکردت را دنبال میکنیم و امسال این شرایط رقم خورد.
درباره این تیم توضیح میدهی؟ به هرحال برای فوتبالدوستان ایرانی قطعا جزء نامهایی بود که کمتر شنیده بودند.
آویسپا فوکوئوکا تیمی نوپا است و حدود 10 سال است که به لیگ برتر آمده اما از زمان حضورش روند رو به رشدی را دنبال کردند و بهترین جایگاهی که در جدول به دست آوردند فصل گذشته بود که در لیگ هفتم شدند و قهرمان حذفی شدند. این بهترین عملکرد آنها بوده و تیمی در حال رشد هستند و خیلی جدی کار میکنند و از زمان حضورم متوجه شدم چه پشتکاری دارند نسبت به اهداف خودشان تا رشد کنند.
آیا تیم متعلق به بخش خاصی از جامعه است؟
تیم برای شهری در جنوب ژاپن است و سومین شهر بزرگ ژاپن است. تیمها اینجا همه اسپانسر خصوصی دارند و هواداران تیم ما هم برای همین شهر هستند و برای هر بازی حدود 10 هزار یا بیشتر هوادار بهصورت میانگین داریم. تنها تیم لیگ برتری شهر ما هم هست. واقعا هواداران فوقالعادهای هستند و در بازیهایی که عقب بودیم نیز اینقدر با احترام حمایت و تشویق میکردند که خودم شرمنده میشدم!
نکته جالب توجه اما همچنان آمادگی توست. اینکه خیلی زود با لیگی متفاوت هماهنگ شدی.
زمانی که اینجا آمدم حدود نیم فصل بود که در شرایط بازی در پرسپولیس بودم و اینجا هفته سوم به تیم اضافه شدم و از نظر بدنی و ذهنی جلوتر بودم. قطعا این موضوع تاثیر داشت. از نظر نوع بازی اولین تیمی که در اوکراین بازی کردم با شکل کنونی این تیم شباهت زیادی داشت و متکی به کار تیمی بودند و اینطور نبود که به ستاره اتکا کنند. من از قبل آشنایی نسبت به این سیستم داشتم و آن تجربه به من کمک کرد.
و واکنشهای خوبی نیز در رسانههای این کشور و فضای مجازی آن در خصوص تو شاهد هستیم. البته در ایران این عملکردت منتقداتی نیز بهخصوص از سمت هواداران پرسپولیس داشتهاند و آنها به نوعی معتقدند در این تیم مطابق انتظار نبودی!
درباره واکنشهای مثبت باید بگویم خیلی خوشحالم که حداقل عملکرد خوبی داشتم و توانستم باعث شوم که پرچم کشورم بالا نگه داشته شود و این حس فوقالعادهای به من میدهد. درباره انتقادات هم تا حدی غیر منطقی است و قطعا عملکرد خوبی داشتم که پیشنهاد به دست آوردم. اینطور نبوده که عملکرد خوبی نداشتم و اکنون با پیشنهاد خارجی مواجه بودم و این منطقی نمیتواند باشد. من در هر تیمی که حضور داشتم بیشترین تلاش را میکردم تا بهترین عملکرد را داشته باشم. اما از آنجایی که پست مهاجم به شکلی است که بستگی به گلزنی دارد، شما نیاز به تجربه و شرایط مناسب برای گلزنی دارید. فکر میکنم این کاملا طبیعی است که شما هر چقدر به سمت آینده میروید عملکرد بهتری دارید چون تجربه بیشتری دارید و بیشتر بازی میکنید. من همیشه برای هواداران پرسپولیس احترام قائل هستم چون خودم را جزئی از این تیم و هواداران میدانم و در تمام دقایق که افتخار حضور در این تیم را داشتم سعی کردم بهترین اتفاق را شکل دهم تا موجب خوشحالی آنها شوم.
فکر میکنی این تیم (پرسپولیس) در فاصله پنج هفته مانده به صدر و در کورس با استقلال قادر به کسب قهرمانی باشد؟
با توجه به شرایطی که اکنون پرسپولیس دارد امیدوار هستم و به نظرم شانس زیادی برای قهرمانی دارند. فوتبال است و هزار اتفاق غیر قابل پیشبینی. اگر بچهها از پتانسیلی که دارند به بهترین نحو استفاده کنند قطعا امیدوارم اتفاقات خوبی بیفتد و شاهد این باشیم که جشن قهرمانی به رنگ قرمز شکل بگیرد.
بازیهای پرسپولیس را الان دنبال میکنی، با توجه به شرایط زمانی و تمرینی؟
صد درصد دنبال میکنم. نه الان که قبل از حضورم در تیم هم همیشه بازیهای پرسپولیس را بهعنوان هوادار آن دنبال میکردم. این هفته هم با نساجی بازی داریم یا دارند. تیمی که در بازی رفت تک گل سه امتیازی زدم. امیدوارم در این بازی هم همه بچهها و خصوصا عیسی موفق باشد. عیسی شرایط خوبی دارد و با توجه به پستی که دارد مسلما انتظارات از او بالاست و قلبا برای او آرزوی موفقیت میکنم و امیدوارم بتواند به تیم کمک کند و باعث بردهای پیاپی تا قهرمانی شود.
تو در دوران حضور کوتاهت در پرسپولیس هفت گل زدی و سهم 15 امتیازی تا به اینجا داشتی. قطعا اگر اتفاقی که انتظارش را داری (قهرمانی پرسپولیس) بیفتد، تو هم سهمی در آن خواهی داشت؟
درست است الان عضو تیم آویسپا فوکوئوکا هستم اما بهعنوان هوادار این تیم انتظار بهترین اتفاقات را برای پرسپولیس و هوادارانش دارم. اینکه هواداران خوشحال شوند برایم با ارزشترین چیز است و قطعا هیچ لذتی بالاتر از این نیست که پرچم پرسپولیس بالاتر از همه پرچمها قرار بگیرد.
چه چیز در ژاپن برای تو جالب بوده. سفری طولانی به این شهر داشتی و از شرایط غذایی راضی هستی؟
بله، حدودا 12 ساعت مسیر از تهران تا اینجا بود. از ایران به قطر، از دوحه به اوساکا و در نهایت فوکاکا سفر کردم و خیلی مسیر عجیب و طولانی بود. خسته کننده بود اما جذاب. ژاپن هم مطابق انتظار و چیزی که شنیده بودیم همه چیز بر پایه نظم و احترام است. احترام و نظم واقعی! البته سبک زندگی خودم هم همیشه به این شکل بوده و به نظم توجه داشتم و راستش را بگویم در ایران کمی دچار تغییر شده بود! (باخنده). اما اینجا واقعا یک چیز عجیب در بحث نظم و احترام است. در خصوص شرایط تغذیه هم مشکلی نیست. اینجا به شدت تغذیه سالمی دارند و جزء با کیفیتترین غذاهایی است که در یک کشور تجربه کردم. از نظر زبان هم مشکل خاصی نیست و باشگاه علاوه بر آپارتمان و اتومبیل شخصی که در اختیارم قرار داده، مترجم هم دارم و مشکلی وجود ندارد. در این مدت هواداران این تیم هم به من خیلی لطف دارند و احساس دو طرفهای به همدیگر داریم و سعی میکنم با عملکردم پاسخ محبت آنها را بدهم و برخورد آنها واقعا فوقالعاده است.
اما گلی که زدی فوقالعاده بود و شاید کاندیدای اول جایزه پوشکاش شود. چطور تصمیم به زدن آن ضربه گرفتی؟
قبل از اینکه در آن موقعیت قرار بگیرم باور کنید به آن فکر کرده بودم. چون تیم حریف مالکیت بیشتری داشت و بارها به دروازهبان آنها نگاه کرده بودم که به واسطه جلو آمدن تیمش، از دروازه فاصله زیادی گرفته بود. پنج دقیق قبل از گلی که زده بودم تمام این اتفاقات را در ذهنم مرور کرده بودم و خوشحالم که توانستم آنها را به نتیجه برسانم.